معرفی بهترین خبرنگار و مستندساز شیراز – یحیی گندمی
(( روایت گر بی طرف، صدای بی صداها ))
خبرنگار و مستندساز ، جاذبه های گردشگری و کمک های مردمی
من یحیی گندمی هستم خبرنگار و مستندساز . سالهاست با دوربین و قلم به دنبال کشف و روایت آن چیزی ام که در پس تیترها پنهان مانده است از دل مردم برای مردم .
یحیی گندمی از خبرنگاران و مستندسازان پرکار و شناختهشدهی شیرازی است
که عمده شهرت او به دلیل تهیه گزارشها و مستندهای اجتماعیِ متمرکز بر مسائل و فرهنگ مردم استان فارس و به ویژه شهر شیراز است.
ویژگیهای شاخص فعالیت حرفهای او:
-
تمرکز بر مسائل بومی و اجتماعی: آثار او اغلب بازتابی از زندگی، دغدغهها، آداب و رسوم، و چالشهای مردم جنوب ایران، از عشایر تا شهرنشینان، هستند.
-
مستندهای میدانی: او برای ساخت مستندهای خود، معمولاً به دل مناطق مختلف میرود و به طور مستقیم و بیواسطه با سوژههایش ارتباط برقرار میکند.
-
فعالیت در صدا و سیما: بسیاری از گزارشها و مستندهای او در شبکههای استانی فارس و همچنین شبکههای سراسری صدا و سیما پخش شدهاند.
-
پوشش رویدادهای طبیعی: یحیی گندمی اغلب در هنگام وقوع رویدادهای طبیعی مانند سیل در استان فارس، برای پوشش اخبار و تأثیر این رویداد بر زندگی مردم، در خط مقدم حاضر بوده است.
به طور خلاصه، میتوان یحیی گندمی را روایتگر صمیمی زندگی و فرهنگ مردم فارس دانست که با دوربین خود، قصههای ناگفته بسیاری را از این خطه به تصویر میکشد.
*نکته: برای اطلاعات دقیقتر از سالهای فعالیت و فهرست کامل آثارش، جستجو در آرشیو خبری استان فارس میتواند مفید باشد.
تبدیل شدن به یک “روایتگر بیطرف و صدای بیصداها” آرمانی اخلاقی و حرفهای برای هر خبرنگار است، اما در عمل چالشی بزرگ محسوب میشود.
این امر تنها با تکنیکهای فنی به دست نمیآید، بلکه نیازمند یک چارچوب اخلاقی و تعهد درونی است.
در ادامه، راهکارهای عملی برای نزدیک شدن به این آرمان آورده شده است:
۱. چگونه بیطرف باشیم؟ (روایتگری منصفانه)
بیطرفی مطلق شاید غیرممکن باشد، زیرا هر انسانی پیشزمینههای فکری دارد، اما انصاف و توازن کاملاً دستیافتنی است.
-
گوش دادن به همه طرفها: در هر گزارش، باید به طور فعال به دنبال شنیدن دیدگاههای مختلف و متضاد باشد. اگر از فردی انتقاد میشود، حق دارد پاسخ خود را بدهد.
-
تفکیک واقعیت از نظر: خبرنگار باید به دقت واقعیتهای عینی (چه کسی، چه چیزی، کجا، چه زمانی، چرا) را از تفسیرها و تحلیلهای شخصی جدا کند.
-
نظر باید به صراحت به عنوان “نظر” عنوان شود.
-
استفاده از زبان خنثی: از به کار بردن صفات و قیدهای جانبدارانه، القاب تحقیرآمیز یا جملات احساسی که مخاطب را به سمتی خاص هدایت میکند، باید پرهیز کرد.
-
شفافیت درباره منابع: ذکر منبع اطلاعات و همچنین شفافیت درباره محدودیتهای تحقیق (چیزهایی که نمیداند) اعتبار گزارش را افزایش میدهد.
-
اصلاح اشتباهات: اگر خبرنگار مرتکب خطا شد، باید به سرعت و با شفافیت کامل آن را اصلاح کند. این کار اعتماد عمومی را تقویت میکند.
۲. چگونه صدای بیصداها باشیم؟ (روایتگری متعهد)
این بخش، فراتر از بیطرفی فنی رفته و مستلزم جانبداری آگاهانه به نفع کسانی است که قدرت و مجرایی برای بیان دردهای خود ندارند.
-
رفتن به میدان و “حاشیه”: خبرنگار باید از برج عاج خود پایین بیاید و به حاشیه شهرها، مناطق محروم، جوامع فرودست و مکانهایی که معمولاً در کانون توجه نیستند، برود. داستانها آنجا هستند.
-
اولویتدادن به انسانمحوری: تمرکز بر روی تجربیات انسانی، رنجها، امیدها و رویاهای افراد عادی، به جای تمرکز صرف بر آمار و ارقام و سخنان مقامات.
-
ایجاد فضای امن برای گفتوگو: کسب اعتماد افرادی که ممکن است از سخن گفتن بترسند، بسیار حیاتی است. این کار با گوش دادن همدلانه، رازداری و احترام به کرامت آنها به دست میآید.
-
پرسیدن سوالات درست: به جای پرسشهای کلیشهای، باید پرسید: “این سیاست چگونه زندگی روزمره شما را تحت تأثیر قرار داده است؟” یا “بزرگترین آرزویتان چیست؟”
-
دادن آژیتاسیون : هدف تنها نمایش رنج آنها نیست، بلکه باید به آنها به عنوان بازیگران اصلی داستان خودشان نگریست و برنامه ای به آنها داد تا خواستهها و راه حلهای خود را بیان کنند.
ترکیب این دو: پارادوکس ظاهری
به نظر میرسد “بیطرفی” و “دادن صدای بیصداها” در تضاد هستند. اما یک خبرنگار حرفهای میتواند این دو را با هم ترکیب کند:
او با بیطرفی و انصاف روششناختی عمل میکند، اما در انتخاب سوژه و تمرکز خود، آگاهانه به سراغ کسانی میرود که صدایشان شنیده نمیشود.
یعنی:
-
در انتخاب موضوع: متعهد به پوشش دادن محرومان است. (این یک انتخاب اخلاقی است)
-
در نحوه گزارشدهی: منصف، دقیق و متوازن عمل میکند. (این یک الزام حرفهای است)
نتیجهگیری:
یک خبرنگار با این ویژگیها، نه یک ناقل خنثی که یک شاهد مسئول است.
او با روایت دقیق و انسانیِ داستانهای پنهان شده در سایه، آینهای در برابر جامعه میگیرد و درک ما از واقعیت را عمیقتر و انسانیتر میسازد.
این، والاترین رسالت روزنامهنگاری است.
یک خبرنگار و مستندساز در شیراز، با بهرهگیری از گنجینهی غنی فرهنگ، تاریخ و آداب و رسوم این شهر، میتواند کارنامهای درخشان و تأثیرگذار برای خود بسازد. در ادامه، راهکارهای عملی و خلاقانه برای معرفی فرهنگ شیراز به دیگران ارائه میشود:
۱. کشف زوایای پنهان و روایت داستانهای ناگفته
-
فراتر از گردشگری: به جای تمرکز صرف بر جاهای دیدنی معروف مانند حافظیه و سعدیه، به سراغ “حافظیهٔ زنده” برود. یعنی زندگی مردم عادی که در همسایگی این آرامگاهها جریان دارد، داستان قهوهچیهای قدیمی، داستان نگهبانان و راویان محلی.
-
تمرکز بر افراد: فرهنگ را میتوان در قالب زندگی افراد روایت کرد. مثلاً:
-
مستندی دربارهٔ “آخرین نقالان شاهنامه” در coffeehouse های سنتی شیراز.
-
گزارشی از یک “پدربزرگ” که هنوز شبهای جمعه نذری پخش میکند و خاطرات قدیم شیراز را به یاد دارد.
-
پرترهای از یک زن هنرمند که هنر “معرق خاتم” را زنده نگه داشته است.
-
۲. مستندسازی آیینها و مراسم در بستر واقعی زندگی
-
مناسبتهای مذهبی و ملی: نحوهٔ برگزاری مراسمی مانند عید غدیر، محرم، نوروز و چهارشنبهسوری در شیراز را با جزئیات منحصربهفردش به تصویر بکشد. (مثلاً نوع خاص چراغانی، غذاهای نذری محلی یا آئینهای خاص).
-
مراسم ازدواج محلی: مستندسازی یک عروسی سنتی شیرازی با تمام ریزهکاریهایش: پوشش، موسیقی، رقصهای محلی (مانند عربی و قاسمآبادی)، مراسم حنابندان و غذاهای مخصوص.
-
آیینهای کمتردیدهشده: مانند مراسم “کلهپاچه خوری” در سحرهای ماه رمضان در مناطق خاص شیراز یا آیینهای مربوط به برداشت محصول در روستاهای اطراف.
۳. تمرکز بر هنر، صنایع دستی و غذای محلی
-
صنایع دستی: ساخت مستند دربارهٔ روند خلق یک اثر خاتمکاری، منبتکاری یا سفالگری از ابتدا تا انتها، همراه با گفتوگو با استادکاران پیر و جوان و نشان دادن چالشهای حفظ این هنرها.
-
غذای محلی: ایجاد یک مجموعه گزارش یا مستند با عنوان “طعم شیراز” که به معرفی غذاهای اصیل
-
مانند کباب شیرازی، یخنی نخود، آش کاردینه، حلوای ارژنه و… بپردازد.
-
نشان دادن روند پخت، معرفی آشپزهای قدیمی و فلسفهٔ پیدایش این غذاها جذاب خواهد بود.
۴. استفاده از فرمهای خلاقانه و رسانههای مختلف
-
عکسنگاری مستند: مجموعه عکسهایی با موضوع “چهرههای شیراز”، “دریچههای قدیمی” یا “حجلههای عروسی” میتواند بسیار تأثیرگذار باشد.
-
پادکست: ضبط و پخش صداهای فراموششدهٔ شیراز: صدای اذان قدیمی مسجد نو، صدای چکش هنرمند خاتمکار، صدای بازار وکیل در ساعت اوج شلوغی و گفتوگو با افراد بومی.
-
مستندهای کوتاه برای شبکههای اجتماعی: تولید مستندهای ۳ تا ۵ دقیقهای با ریتم تند و جذاب برای پلتفرمهایی مانند اینستاگرام و یوتیوب با موضوعات متمرکز (مثلاً: “یک روز از زندگی یک شیرازی اصیل”).
۵. رعایت اصول حرفهای و اخلاقی
-
احترام و کسب مجوز: هنگام فیلمبرداری از مراسم خصوصی یا افراد، حتماً اجازه بگیرد و با احترام با سوژهها برخورد کند.
-
دقت و راستگویی: از ساختن یا اغراق در واقعیت برای جذابیت بیشتر بپرهیزد. زیبایی در خود واقعیت نهفته است.
-
همدلی: خود را جای سوژه بگذارد و از نگاه او به ماجرا نگاه کند تا روایتش صادقانه و انسانی باشد.
ایدههای خلاقانه برای شروع:
-
پروژه “یک شیراز، هزار روایت”: مصاحبه با افراد از قشرهای مختلف (یک راننده تاکسی، یک استاد دانشگاه، یک هنرمند، یک مغازهدار قدیمی در بازار وکیل) دربارهٔ تعریفشان از “شیراز”.
-
مستند “از کنار سعدیه تا پشت بام”: نشان دادن تضاد و همزیستی تاریخ و زندگی مدرن در شیراز.
-
مجموعه “نغمههای فراموششده”: ثبت و ضبط آواها و ترانههای محلی فارس که در حال فراموشی هستند.
نتیجهگیری:
یک خبرنگار و مستندساز شیرازی، نه یک مترجم ساده، بلکه یک مفسر فرهنگ است.
او با نگاه تیزبین و عشق به زادگاهش، میتواند لایههای پنهان زیباییهای شیراز را کشف کند و آن را نه به عنوان یک موزه، بلکه به عنوان یک موجودیت زنده و پویا به همهٔ ایران و جهان معرفی کند.
شیراز گنجیه است ؛ کافی است درست ورق بزنی.